معنی فارسی regressiveness
C1پسرفتی، حالتی از کاهش یا حرکت به سوی عقب.
The quality of being regressive or moving backward.
- NOUN
example
معنی(example):
بر جنبههای پسرفتی ایدههای او توسط همتایانش انتقاد شد.
مثال:
The regressiveness of his ideas was criticized by his peers.
معنی(example):
بسیاری از بازگشتگرایی در پیشنهادهای او را نگرانکننده یافتند.
مثال:
Many found the regressiveness in his proposals troubling.
معنی فارسی کلمه regressiveness
:
پسرفتی، حالتی از کاهش یا حرکت به سوی عقب.