معنی فارسی regrouping
B1تجدید چینش، عمل مرتب کردن یا دستهبندی دوباره افراد یا چیزها برای بهبود عملکرد یا کارایی.
The act of organizing again or reassembling in a new formation.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To pause and get organized before trying again.
معنی(verb):
To group or categorize again.
noun
معنی(noun):
A new grouping.
example
معنی(example):
تیم پس از جلسه استراتژی در حال تجدید چینش است.
مثال:
The team is regrouping after the strategy meeting.
معنی(example):
تجدید چینش میتواند به ما کمک کند تا درباره قدمهای بعدیامان روشنتر فکر کنیم.
مثال:
Regrouping can help us think more clearly about our next steps.
معنی فارسی کلمه regrouping
:
تجدید چینش، عمل مرتب کردن یا دستهبندی دوباره افراد یا چیزها برای بهبود عملکرد یا کارایی.