معنی فارسی reguardant
B1کسی که دوباره مینگرد یا تجدید نظر میکند.
A person who looks back or reflects on something again.
- NOUN
example
معنی(example):
نگاهکننده به وضعیت با تفکر نزدیک شد.
مثال:
The reguardant approached the situation thoughtfully.
معنی(example):
طبیعت دوبارهنگر او به او کمک کرد تا هر دو طرف بحث را ببیند.
مثال:
Her reguardant nature helped her see both sides of the argument.
معنی فارسی کلمه reguardant
:
کسی که دوباره مینگرد یا تجدید نظر میکند.