معنی فارسی regularization

B2

فرآیند استانداردسازی یا منظم‌سازی داده‌ها به منظور کاهش پیچیدگی و افزایش عملکرد.

The process of making something more standard or orderly, often used to improve performance.

example
معنی(example):

تنظیم regularization داده‌ها به بهبود دقت کمک می‌کند.

مثال:

The regularization of data helps improve accuracy.

معنی(example):

تکنیک‌های regularization در یادگیری ماشین استفاده می‌شوند.

مثال:

Regularization techniques are used in machine learning.

معنی فارسی کلمه regularization

: معنی regularization به فارسی

فرآیند استانداردسازی یا منظم‌سازی داده‌ها به منظور کاهش پیچیدگی و افزایش عملکرد.