معنی فارسی regularly
B1 /ˈɹɛɡjəlɚli/به طور منظم، به معنای انجام کاری با نظم و تکرار در فواصل معین است.
At regular intervals; habitually.
- ADVERB
example
معنی(example):
من به طور منظم ورزش میکنم تا سالم بمانم.
مثال:
I exercise regularly to stay healthy.
معنی(example):
او در طول روز به طور منظم ایمیلهایش را بررسی میکند.
مثال:
She checks her emails regularly during the day.
معنی فارسی کلمه regularly
:
به طور منظم، به معنای انجام کاری با نظم و تکرار در فواصل معین است.