معنی فارسی regulatory

B2 /ˈɹɛɡjələtɹi/

مربوط به تنظیم یا نظارت بر اعمال قوانین.

Relating to or consisting of rules or regulations.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to regulation.

example
معنی(example):

سازمان تنظیم‌کننده بر روی شیوه‌های مالی نظارت می‌کند.

مثال:

The regulatory agency monitors financial practices.

معنی(example):

رعایت مقررات برای تمام کسب‌وکارها ضروری است.

مثال:

Regulatory compliance is necessary for all businesses.

معنی فارسی کلمه regulatory

: معنی regulatory به فارسی

مربوط به تنظیم یا نظارت بر اعمال قوانین.