معنی فارسی rehang
B1دوباره آویزان کردن چیزی، مانند عکس یا پرده.
To hang something again in a new position.
- verb
verb
معنی(verb):
To hang again.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا نقاشی را در دیوار دیگری دوباره آویزان کند.
مثال:
She decided to rehang the picture on a different wall.
معنی(example):
آنها برنامهریزی کردند تا پردهها را برای نور بهتر دوباره آویزان کنند.
مثال:
They planned to rehang the curtains for better lighting.
معنی فارسی کلمه rehang
:
دوباره آویزان کردن چیزی، مانند عکس یا پرده.