معنی فارسی rehanging
B1عمل دوباره آویزان کردن، به ویژه در زمینههای هنری یا دکوراسیون.
The act of hanging something again.
- verb
verb
معنی(verb):
To hang again.
example
معنی(example):
دوباره آویزان کردن قفسهها بیشتر از آنچه که فکر میکردیم طول کشید.
مثال:
Rehanging the shelves took longer than expected.
معنی(example):
دوباره آویزان کردن آثار هنری بخشی از نوسازی بود.
مثال:
The rehanging of the artwork was part of the renovation.
معنی فارسی کلمه rehanging
:
عمل دوباره آویزان کردن، به ویژه در زمینههای هنری یا دکوراسیون.