معنی فارسی rehearings

B1

عمل دوباره شنیدن یا مرور کردن، مخصوصاً در مورد اطلاعات یا آثار هنری.

Instances of hearing something again, typically for rehearsal or clarification.

example
معنی(example):

دوباره‌خوانی‌های آهنگ آن را آشناتر کرد.

مثال:

The rehearings of the song made it more familiar.

معنی(example):

ما چندین جلسه دوباره‌خوانی را قبل از کنسرت برنامه‌ریزی کردیم.

مثال:

We scheduled multiple rehearings before the concert.

معنی فارسی کلمه rehearings

: معنی rehearings به فارسی

عمل دوباره شنیدن یا مرور کردن، مخصوصاً در مورد اطلاعات یا آثار هنری.