معنی فارسی rehumanization
B1بازگرداندن صفات انسانی به فرد یا وضعیتی، معمولاً در زمینههای پزشکی یا اجتماعی.
The act of restoring human qualities to individuals or situations, often in medical or social contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
این ابتکار هدفش بازگرداندن انسانیت به فرآیند درمان بود.
مثال:
The initiative aimed at the rehumanization of the treatment process.
معنی(example):
بازگرداندن انسانیت در ارائه مراقبتهای دلسوزانه ضروری است.
مثال:
Rehumanization is essential in providing compassionate care.
معنی فارسی کلمه rehumanization
:
بازگرداندن صفات انسانی به فرد یا وضعیتی، معمولاً در زمینههای پزشکی یا اجتماعی.