معنی فارسی rehypothecator
B1به شخص یا نهادی اشاره دارد که اقدام به ریهایپوتیکیشن میکند.
An entity that engages in the practice of rehypothecation.
- NOUN
example
معنی(example):
ریهایپوتیکاتور باید اطمینان حاصل کند که با استانداردهای نظارتی سازگار است.
مثال:
The rehypothecator must ensure compliance with regulatory standards.
معنی(example):
ریهایپوتیکاتور معمولاً یک نهاد مالی است که با وثیقهها سروکار دارد.
مثال:
A rehypothecator is often a financial institution dealing with collateral.
معنی فارسی کلمه rehypothecator
:
به شخص یا نهادی اشاره دارد که اقدام به ریهایپوتیکیشن میکند.