معنی فارسی reimplying
B1به معنای ادامه دادن به اشاره غیرمستقیم به چیزی.
The act of suggesting or conveying something again indirectly.
- VERB
example
معنی(example):
او دوباره به طور غیرمستقیم اشاره میکند که پروژه به زمان بیشتری نیاز دارد.
مثال:
She is reimplying that the project needs more time.
معنی(example):
با اشاره دوباره به نگرانیهایش، او امیدوار است توجه جلب کند.
مثال:
By reimplying her concerns, she hopes to get attention.
معنی فارسی کلمه reimplying
:
به معنای ادامه دادن به اشاره غیرمستقیم به چیزی.