معنی فارسی reinaugurated

B1

دوباره افتتاح شده، به ویژه بعد از تغییرات یا بهبودها.

Officially opened again, especially after changes or improvements.

example
معنی(example):

ورزشگاه با یک مراسم بزرگ دوباره افتتاح شد.

مثال:

The stadium was reinaugurated with a grand ceremony.

معنی(example):

پس از بازسازی، تئاتر ماه گذشته دوباره افتتاح شد.

مثال:

After the renovations, the theater was reinaugurated last month.

معنی فارسی کلمه reinaugurated

: معنی reinaugurated به فارسی

دوباره افتتاح شده، به ویژه بعد از تغییرات یا بهبودها.