معنی فارسی reinfected

B1

دوباره آلوده شده به یک بیماری، به خصوص پس از بهبودی اولیه از آن.

Having been infected again by a virus or disease after recovery from a prior infection.

verb
معنی(verb):

Infect again

example
معنی(example):

او بعد از شرکت در رویداد شلوغ دوباره به آنفولانزا آلوده شد.

مثال:

She was reinfected with the flu after visiting the crowded event.

معنی(example):

او به‌طور سختی آموخت که پس از بهبودی ممکن است دوباره آلوده شود.

مثال:

He learned the hard way that he could be reinfected after his recovery.

معنی فارسی کلمه reinfected

: معنی reinfected به فارسی

دوباره آلوده شده به یک بیماری، به خصوص پس از بهبودی اولیه از آن.