معنی فارسی reinfestation

B1

دوباره مبتلا شدن به آفت، معمولاً در نتیجه عدم کنترل کامل آفات یا درمان ناکافی.

The recurrence of an infestation of pests or disease after initial control or treatment.

example
معنی(example):

خانه پس از شکست درمان، دوباره به آفت‌زدگی موریانه‌ها مبتلا شد.

مثال:

The house experienced a reinfestation of termites after the treatment failed.

معنی(example):

آنها نگران آفت‌زدگی دوباره حشرات در باغ بودند.

مثال:

They were concerned about the reinfestation of pests in the garden.

معنی فارسی کلمه reinfestation

: معنی reinfestation به فارسی

دوباره مبتلا شدن به آفت، معمولاً در نتیجه عدم کنترل کامل آفات یا درمان ناکافی.