معنی فارسی reinspected
B1دستهای به معنای بازرسی دوباره یا چک کردن چیزی که قبلاً بررسی شده است.
Having been inspected again.
- VERB
example
معنی(example):
ملک پس از تعمیرات دوباره بازرسی شد.
مثال:
The property was reinspected after the repairs.
معنی(example):
تمام اسناد برای انطباق دوباره بازرسی شدند.
مثال:
All documents were reinspected for compliance.
معنی فارسی کلمه reinspected
:
دستهای به معنای بازرسی دوباره یا چک کردن چیزی که قبلاً بررسی شده است.