معنی فارسی reinsulated

B1

عایق‌بندی دوباره، فرایند عایق کردن یک سطح یا جسم که قبلاً عایق شده است.

Having undergone the process of adding insulation again.

example
معنی(example):

ساختمان دوباره عایق‌بندی شد تا هزینه‌های انرژی کاهش یابد.

مثال:

The building was reinsulated to reduce energy costs.

معنی(example):

آنها طرح‌های مربوط به سقف مجدداً عایق‌بندی شده را تأیید کردند.

مثال:

They approved the plans for the reinsulated roof.

معنی فارسی کلمه reinsulated

: معنی reinsulated به فارسی

عایق‌بندی دوباره، فرایند عایق کردن یک سطح یا جسم که قبلاً عایق شده است.