معنی فارسی reintegrations
B1عمل یا فرآیند دوباره ادغام کردن افراد یا گروه‌ها به یک سیستم یا جامعه.
The act or process of reintegrating.
- noun
noun
معنی(noun):
The process of reintegrating.
example
معنی(example):
این برنامه بر ادغام دوباره زندانیان سابق در جامعه تمرکز دارد.
مثال:
The program focuses on the reintegrations of former inmates into society.
معنی(example):
ادغام‌های دوباره اغلب نیاز به حمایت و منابع دارند.
مثال:
Reintegrations often require support and resources.
معنی فارسی کلمه reintegrations
:
عمل یا فرآیند دوباره ادغام کردن افراد یا گروه‌ها به یک سیستم یا جامعه.
