معنی فارسی reinterprets
B1بازتعریف، تجدید نظر در مفهوم یا تفسیر چیزی به روشی جدید یا متفاوت.
To explain or present something in a different way.
- verb
verb
معنی(verb):
To interpret again.
مثال:
If you look at it that way, you can reinterpret all the old evidence so that it supports the new theory.
example
معنی(example):
کارگردان داستان کلاسیک را برای مخاطب مدرن بازتعریف می‌کند.
مثال:
The director reinterprets the classic story for a modern audience.
معنی(example):
او اغلب دستورهای غذایی سنتی را با چرخش جدیدی بازتعریف می‌کند.
مثال:
She often reinterprets traditional recipes with a new twist.
معنی فارسی کلمه reinterprets
:
بازتعریف، تجدید نظر در مفهوم یا تفسیر چیزی به روشی جدید یا متفاوت.
