معنی فارسی reinventions
B1بازآفرینیها، تغییرات یا اصلاحاتی که بر روی یک مفهوم یا شی اعمال میشود تا به شکل یا عملکرد جدیدی برسد.
The act of creating something again with a new form or different approach.
- noun
noun
معنی(noun):
A reinventing of something.
مثال:
There have been various reinventions of the wheel.
معنی(noun):
The condition of being reinvented.
example
معنی(example):
تغییرات هنرمند از آهنگهای کلاسیک بسیار محبوب است.
مثال:
The artist's reinventions of classic songs are well-loved.
معنی(example):
موزه چندین بازآفرینی از طرحهای سنتی را به نمایش گذاشت.
مثال:
The museum showcased several reinventions of traditional designs.
معنی فارسی کلمه reinventions
:
بازآفرینیها، تغییرات یا اصلاحاتی که بر روی یک مفهوم یا شی اعمال میشود تا به شکل یا عملکرد جدیدی برسد.