معنی فارسی reisolation

B1

حرکت یا فرایندی که طی آن یک مکان یا جامعه به طور مجدد جدا و ایزوله می‌شود.

The process of isolating again.

example
معنی(example):

دوباره ایزوله کردن برای جلوگیری از گسترش بیشتر بیماری ضروری بود.

مثال:

Reisolation was necessary to prevent the disease from spreading further.

معنی(example):

فرایند دوباره ایزوله کردن چند هفته طول کشید تا کامل شود.

مثال:

The reisolation process took several weeks to complete.

معنی فارسی کلمه reisolation

: معنی reisolation به فارسی

حرکت یا فرایندی که طی آن یک مکان یا جامعه به طور مجدد جدا و ایزوله می‌شود.