معنی فارسی rejeopardized

B1

دوباره به خطر انداختن یا تهدید کردن چیزی.

Put at risk again.

example
معنی(example):

وضعیت به دلیل کمبود ارتباط دوباره به خطر افتاد.

مثال:

The situation was rejeopardized by a lack of communication.

معنی(example):

اقدامات او توافقی که داشتند را دوباره به خطر انداخت.

مثال:

Her actions rejeopardized the agreement they had set up.

معنی فارسی کلمه rejeopardized

: معنی rejeopardized به فارسی

دوباره به خطر انداختن یا تهدید کردن چیزی.