معنی فارسی rejigger
B1به معنی تغییر و تنظیم مجدد یک برنامه یا شیوه، به ویژه در پاسخ به عوامل خارجی.
To adjust or modify something, often to make it work more effectively or in response to changes.
- verb
verb
معنی(verb):
To rejig.
example
معنی(example):
او مجبور شد زمانبندی پروژه را بعد از تأخیرها دوباره تنظیم کند.
مثال:
She had to rejigger the project timeline after the delays.
معنی(example):
ما مجبور شدیم برنامههای خود را به خاطر تغییرات غیرمنتظره آب و هوا دوباره تنظیم کنیم.
مثال:
We had to rejigger our plans due to unexpected weather changes.
معنی فارسی کلمه rejigger
:
به معنی تغییر و تنظیم مجدد یک برنامه یا شیوه، به ویژه در پاسخ به عوامل خارجی.