معنی فارسی rejiggering

B1

فرایند دوباره تنظیم کردن، به تغییرات و اصلاحات پیوسته در یک برنامه یا طرح اشاره دارد.

The process of rearranging or modifying something to improve it or adapt to new conditions.

verb
معنی(verb):

To rejig.

example
معنی(example):

دوباره تنظیم کردن چیدمان فروشگاه، پیدا کردن اجناس را برای مشتریان آسان‌تر کرد.

مثال:

Rejiggering the layout of the store made it easier for customers to navigate.

معنی(example):

آنها در حال دوباره تنظیم کردن بودجه برای تخصیص بیشتر بودجه به بازاریابی هستند.

مثال:

They are rejiggering the budget to allocate more funds to marketing.

معنی فارسی کلمه rejiggering

: معنی rejiggering به فارسی

فرایند دوباره تنظیم کردن، به تغییرات و اصلاحات پیوسته در یک برنامه یا طرح اشاره دارد.