معنی فارسی rejolt
B1به معنای شوک یا تزلزلی ناگهانی به دلیل یک خبر یا حادثه.
A sudden shock or jolt of surprise or disruption.
- VERB
example
معنی(example):
خبر او را مانند انتظار میرفت متزلزل نکرد.
مثال:
The news did not rejolt him as expected.
معنی(example):
او وقتی او را دید یک تلنگر از شگفتی احساس کرد.
مثال:
She felt a rejolt of surprise when she saw him.
معنی فارسی کلمه rejolt
:
به معنای شوک یا تزلزلی ناگهانی به دلیل یک خبر یا حادثه.