معنی فارسی rejuvenative

B1

جوان کننده به ویژگی‌ها یا اقداماتی اطلاق می‌شود که به بازسازی جوانی و شادابی کمک می‌کند.

Having properties that restore youth or vitality; often related to health or beauty treatments.

example
معنی(example):

این درمان به خاطر خواص جوان کننده‌اش شناخته شده است.

مثال:

This therapy is known for its rejuvenative properties.

معنی(example):

درمان‌های جوان کننده می‌توانند به شما کمک کنند تا جوان‌تر و سالم‌تر احساس کنید.

مثال:

Rejuvenative treatments can help you feel younger and healthier.

معنی فارسی کلمه rejuvenative

: معنی rejuvenative به فارسی

جوان کننده به ویژگی‌ها یا اقداماتی اطلاق می‌شود که به بازسازی جوانی و شادابی کمک می‌کند.