معنی فارسی rejuvenizing
B1تجدید جوانی، به معنی بهبود و احیای جوانی و شادابی، به ویژه در مورد پوست یا محیط.
The process of restoring youthfulness or vitality.
- VERB
example
معنی(example):
او از یک کرم خاص برای جوانسازی پوستش استفاده میکند.
مثال:
She uses a special cream for rejuvenizing her skin.
معنی(example):
پروژه جدید پارک بر جوانسازی منطقه جامعه متمرکز است.
مثال:
The new park project is focused on rejuvenizing the community area.
معنی فارسی کلمه rejuvenizing
:
تجدید جوانی، به معنی بهبود و احیای جوانی و شادابی، به ویژه در مورد پوست یا محیط.