معنی فارسی relational database
B2پایگاه داده رابطه‌ای، سیستمی برای مدیریت داده‌ها با استفاده از روابط بین جداول.
A type of database that stores data in tables which can be linked based on common data.
- noun
noun
معنی(noun):
A database consisting of separate tables, having explicitly defined relationships, and whose elements may be selectively combined as the results of queries.
example
معنی(example):
یک پایگاه داده رابطه‌ای امکان دستکاری آسان داده‌ها را فراهم می‌کند.
مثال:
A relational database allows for easy data manipulation.
معنی(example):
در یک پایگاه داده رابطه‌ای، داده‌ها در جدول‌هایی که می‌توانند به هم متصل شوند ذخیره می‌شوند.
مثال:
In a relational database, data is stored in tables that can be linked.
معنی فارسی کلمه relational database
:
پایگاه داده رابطه‌ای، سیستمی برای مدیریت داده‌ها با استفاده از روابط بین جداول.
