معنی فارسی relative atomic masses
B2جرم اتمی نسبی، نسبت جرم یک اتم به نام اساسی، و بر اساس نسبت به هیدروژن یا کربن ۱۲ تعریف میشود.
The mass of an atom of a particular element compared to one twelfth of the mass of a carbon-12 atom.
- NOUN
example
معنی(example):
جرم اتمی نسبی کربن تقریباً ۱۲ است.
مثال:
The relative atomic mass of carbon is approximately 12.
معنی(example):
شیمیدانان از جرمهای اتمی نسبی برای مقایسه عناصر مختلف استفاده میکنند.
مثال:
Chemists use relative atomic masses to compare different elements.
معنی فارسی کلمه relative atomic masses
:
جرم اتمی نسبی، نسبت جرم یک اتم به نام اساسی، و بر اساس نسبت به هیدروژن یا کربن ۱۲ تعریف میشود.