معنی فارسی releather

B1

عمل بازپوشی یا بازیابی یک شی با چرم جدید.

The act of recovering or replacing the leather on an item.

example
معنی(example):

برای بازپوشی صندلی قدیمی، به برخی مواد جدید نیاز داریم.

مثال:

To releather the old chair, we need some new materials.

معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت کیف مورد علاقه‌اش را دوباره چرم‌دوزی کند.

مثال:

The artisan decided to releather his favorite bag.

معنی فارسی کلمه releather

: معنی releather به فارسی

عمل بازپوشی یا بازیابی یک شی با چرم جدید.