معنی فارسی relicensed

B1

دریافت مجوز جدید برای یک برنامه یا محصول، به ویژه پس از تغییرات.

Having a new license issued for a product or software, typically after changes.

verb
معنی(verb):

To issue a renewed license

example
معنی(example):

بازی برای انطباق با مقررات جدید مجوز جدیدی دریافت کرد.

مثال:

The game was relicensed to comply with new regulations.

معنی(example):

پس از به‌روزرسانی‌ها، برنامه مجوز جدیدی دریافت کرد.

مثال:

After the updates, the application was relicensed.

معنی فارسی کلمه relicensed

: معنی relicensed به فارسی

دریافت مجوز جدید برای یک برنامه یا محصول، به ویژه پس از تغییرات.