معنی فارسی relinked

B1

متصل کردن دوباره یا بازسازی ارتباط بین دو یا چند عنصر یا مکان.

To connect again or restore a link between two or more elements or locations.

verb
معنی(verb):

To link again or anew.

example
معنی(example):

سند به درستی به پایگاه داده جدید متصل شد.

مثال:

The document was relinked to the new database correctly.

معنی(example):

پس از نگهداری سرور، همه فایل‌ها دوباره لینک شدند.

مثال:

After the server maintenance, all files were relinked.

معنی فارسی کلمه relinked

: معنی relinked به فارسی

متصل کردن دوباره یا بازسازی ارتباط بین دو یا چند عنصر یا مکان.