معنی فارسی reliquidate
B1به فروش رساندن یا تبدیل داراییها به وجه نقد.
To convert or sell assets into cash, usually to settle debts.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت تصمیم گرفت به منظور پوشش بدهیها، داراییهای خود را reliquidate کند.
مثال:
The company decided to reliquidate its assets to cover debts.
معنی(example):
پس از شکست، او مجبور بود همه چیز را reliquidate کند تا صورت حسابها را پرداخت کند.
مثال:
After the failure, he had to reliquidate everything to pay the bills.
معنی فارسی کلمه reliquidate
:
به فروش رساندن یا تبدیل داراییها به وجه نقد.