معنی فارسی relists
B1دوباره لیست کردن، شامل نوشتن یا قرار دادن مجدد اطلاعات در یک فهرست.
To list something again, typically to update or refresh information.
- verb
verb
معنی(verb):
To list again.
مثال:
We relisted our house after it failed to sell.
example
معنی(example):
او هر سال کتابهای مورد علاقهاش را در وبلاگش دوباره لیست میکند.
مثال:
She relists her favorite books every year on her blog.
معنی(example):
او بهطور مرتب اقلام را برای فروش دوباره لیست میکند تا خریداران بیشتری جذب کند.
مثال:
He regularly relists the items for sale to attract more buyers.
معنی فارسی کلمه relists
:
دوباره لیست کردن، شامل نوشتن یا قرار دادن مجدد اطلاعات در یک فهرست.