معنی فارسی relitigated

B1

به معنای مورد رسیدگی مجدد قرار گرفتن در زمینه قانونی.

Having been litigated again or anew.

example
معنی(example):

پرونده به دلیل تناقضات در شهادت دوباره مورد رسیدگی قرار گرفت.

مثال:

The case was relitigated due to contradictions in the testimony.

معنی(example):

آنها با توجه به اطلاعات جدید، موضوع را دوباره مورد رسیدگی قرار دادند.

مثال:

They relitigated the matter in light of new information.

معنی فارسی کلمه relitigated

: معنی relitigated به فارسی

به معنای مورد رسیدگی مجدد قرار گرفتن در زمینه قانونی.