معنی فارسی relivable
B2دوباره قابل تجربه، به معنای اینکه یک تجربه خاص میتواند دوباره در ذهن یا احساسات فرد زنده شود.
Capable of being experienced again or revived in memory.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی تجربیات از طریق حافظهامان دوباره قابل تجربه هستند.
مثال:
Some experiences are relivable through our memories.
معنی(example):
کتاب به قدری خوب است که هر بار که آن را میخوانم، حس دوباره تجربه کردن را دارد.
مثال:
The book is so good that it feels relivable each time I read it.
معنی فارسی کلمه relivable
:
دوباره قابل تجربه، به معنای اینکه یک تجربه خاص میتواند دوباره در ذهن یا احساسات فرد زنده شود.