معنی فارسی relocatee

B1

جابجا شده، به معنای فردی است که به دلیل کار یا سایر دلایل به مکان دیگری منتقل می‌شود.

A person who has moved to a new location typically for work or other reasons.

example
معنی(example):

جابجا شده با چالش‌های زیادی هنگام نقل مکان به یک شهر جدید مواجه شد.

مثال:

The relocatee faced many challenges when moving to a new city.

معنی(example):

به عنوان یک جابجا شده، او باید به فرهنگ و محیط متفاوتی عادت می‌کرد.

مثال:

As a relocatee, he had to adapt to a different culture and environment.

معنی فارسی کلمه relocatee

: معنی relocatee به فارسی

جابجا شده، به معنای فردی است که به دلیل کار یا سایر دلایل به مکان دیگری منتقل می‌شود.