معنی فارسی remaindering
B1باقیمانده کردن، عملی که در آن کالاها یا اقلامی که به فروش نرفتهاند به قیمت پایینتر فروخته میشوند.
The act of reducing prices on unsold merchandise.
- verb
verb
معنی(verb):
To mark or declare items left unsold as subject to reduction in price.
مثال:
The bookstore remaindered the unsold copies of that book at the end of summer at a reduced price.
example
معنی(example):
فروشگاه در حال باقیماندن موجودی خود برای خالی کردن اقلام قدیمی است.
مثال:
The shop is remaindering its stock to clear out old items.
معنی(example):
ما کتابهایی که به خوبی فروش نرفتهاند را باقیمانده میکنیم.
مثال:
We are remaindering books that didn't sell well.
معنی فارسی کلمه remaindering
:
باقیمانده کردن، عملی که در آن کالاها یا اقلامی که به فروش نرفتهاند به قیمت پایینتر فروخته میشوند.