معنی فارسی remanage
B1دوباره مدیریت کردن، به معنای بازنگری و تغییر در نحوه مدیریت یک سازمان یا پروژه.
To manage something again, often suggesting a change in strategy or approach.
- VERB
example
معنی(example):
ما نیاز داریم که پروژه را دوباره مدیریت کنیم تا نتایج بهتری بگیریم.
مثال:
We need to remanage the project for better results.
معنی(example):
سازمان تصمیم به دوباره مدیریت تنشهای تیمی گرفت.
مثال:
The organization decided to remanage the team dynamics.
معنی فارسی کلمه remanage
:
دوباره مدیریت کردن، به معنای بازنگری و تغییر در نحوه مدیریت یک سازمان یا پروژه.