معنی فارسی remarrying
B1دوباره ازدواج کردن، به فرآیند و اقدام ورود به یک رابطه زناشویی جدید اشاره دارد.
The act of getting married again.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To marry a second or subsequent time.
noun
معنی(noun):
A marrying again; remarriage.
example
معنی(example):
آنها بعد از سالها جدایی در حال بررسی ازدواج مجدد هستند.
مثال:
They are considering remarrying after years apart.
معنی(example):
ازدواج مجدد میتواند هم شادی و هم چالشها را به همراه داشته باشد.
مثال:
Remarrying can bring both joy and challenges.
معنی فارسی کلمه remarrying
:
دوباره ازدواج کردن، به فرآیند و اقدام ورود به یک رابطه زناشویی جدید اشاره دارد.