معنی فارسی remediable
B2قابل اصلاح، به معنای آن که میتوان مشکلی را برطرف یا اصلاح کرد.
Capable of being remedied or resolved.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Capable of being remedied.
example
معنی(example):
آسیب به خانه قابل اصلاح است.
مثال:
The damage to the house is remediable.
معنی(example):
بیشتر مشکلات در نرمافزار با بهروزرسانیها قابل اصلاح هستند.
مثال:
Most issues in the software are remediable with updates.
معنی فارسی کلمه remediable
:
قابل اصلاح، به معنای آن که میتوان مشکلی را برطرف یا اصلاح کرد.