معنی فارسی remedying
B1در حال اصلاح، اشاره به اقدام برای از بین بردن یا بهبود یک مشکل.
The act of fixing or correcting a problem.
- verb
verb
معنی(verb):
To provide or serve as a remedy for.
example
معنی(example):
او با یک رویکرد متفکرانه وضعیت را اصلاح میکند.
مثال:
She is remedying the situation with a thoughtful approach.
معنی(example):
آنها در حال اصلاح مشکلات در سیستم هستند.
مثال:
They are remedying the issues in the system.
معنی فارسی کلمه remedying
:
در حال اصلاح، اشاره به اقدام برای از بین بردن یا بهبود یک مشکل.