معنی فارسی remelted
B1دوباره ذوب شده، به موادی اشاره دارد که پس از ذوب شدن مجدد به کار میروند.
Having been melted again.
- VERB
example
معنی(example):
فلز دوباره ذوب شده در قالبها ریخته شد تا قطعات جدیدی ایجاد کند.
مثال:
The remelted metal was poured into molds to create new parts.
معنی(example):
پس از دوباره ذوب شدن، پلاستیک به شکل یک بطری درآمد.
مثال:
After being remelted, the plastic was shaped into a bottle.
معنی فارسی کلمه remelted
:
دوباره ذوب شده، به موادی اشاره دارد که پس از ذوب شدن مجدد به کار میروند.