معنی فارسی remex
B1یک واژه غیررایج که به طور خاص در برخی زمینهها به کار میرود.
A specific term that is not widely known or used.
- noun
noun
معنی(noun):
Quill
معنی(noun):
The flight feather of a bird.
example
معنی(example):
رمکس اصطلاحی است که به طور رایج استفاده نمیشود.
مثال:
Remex is a term not commonly used.
معنی(example):
من کلمه رمکس را در یک متن نادر دیدم.
مثال:
I encountered the word remex in a rare text.
معنی فارسی کلمه remex
:
یک واژه غیررایج که به طور خاص در برخی زمینهها به کار میرود.