معنی فارسی remi

B1

اسم خاص برای شخص یا شخصیت یک داستان.

A proper name often used for a character in stories.

example
معنی(example):

رمی در دوختن لباس‌های خود شادی پیدا کرد.

مثال:

Remi found joy in making her own clothes.

معنی(example):

داستان رمی الهام‌بخش بسیاری از هنرمندان در سرتاسر جهان بود.

مثال:

The story of Remi inspired many artists around the world.

معنی فارسی کلمه remi

: معنی remi به فارسی

اسم خاص برای شخص یا شخصیت یک داستان.