معنی فارسی remodulating
B1دوباره مدوله کردن به عمل تحریک دوباره سیگنال یا تغییر بخشهایی از آن اشاره دارد.
The process of adjusting or changing the modulation of a signal.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال حاضر فرکانسهای رادیویی را دوباره مدوله میکنند.
مثال:
They are currently remodulating the radio frequencies.
معنی(example):
دوباره مدوله کردن سیگنال میتواند کیفیت آن را بهبود بخشد.
مثال:
Remodulating the signal can enhance its quality.
معنی فارسی کلمه remodulating
:
دوباره مدوله کردن به عمل تحریک دوباره سیگنال یا تغییر بخشهایی از آن اشاره دارد.