معنی فارسی remollified
B1شکل گذشته فعل 'remollify'، نشاندهنده فرآیند نرم شدن است.
The past tense of 'remollify,' indicating that something has been made soft.
- VERB
example
معنی(example):
خاک نرمشده به راحتی قابل شکلدادن بود.
مثال:
The remollified clay was easy to shape.
معنی(example):
پس از نرمشدن، ماده بهراحتی قالبگیری میشد.
مثال:
After being remollified, the material could be molded effortlessly.
معنی فارسی کلمه remollified
:
شکل گذشته فعل 'remollify'، نشاندهنده فرآیند نرم شدن است.