معنی فارسی remorselessly

B2

بدون احساس تاسف یا دل‌سوزی، به‌ویژه در زمانی که در عمل یا رفتار سختگیرانه‌ای عمل می‌شود.

In a manner showing no remorse; without regret or compassion.

example
معنی(example):

او بدون تاسف نسبت به هشدارها درباره طوفان بی‌توجهی کرد.

مثال:

He remorselessly ignored the warnings about the storm.

معنی(example):

او بدون تاسف به تعقیب موفقیت ادامه داد.

مثال:

She remorselessly continued her pursuit of success.

معنی فارسی کلمه remorselessly

: معنی remorselessly به فارسی

بدون احساس تاسف یا دل‌سوزی، به‌ویژه در زمانی که در عمل یا رفتار سختگیرانه‌ای عمل می‌شود.