معنی فارسی remortgage
B1عملی در راستای گرفتن وام جدید بر روی دارایی به منظور پرداخت وام قبلی یا تأمین مالی جدید.
To take out a new mortgage on a property, often to replace an existing mortgage.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A subsequent or additional mortgage.
verb
معنی(verb):
To mortgage again.
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که خانه خود را مجدداً رهن کنند تا نرخ بهره کمتری دریافت کنند.
مثال:
They decided to remortgage their house to get a lower interest rate.
معنی(example):
مجدداً رهن کردن میتواند به مالکان خانه کمک کند تا به منابع مالی اضافی دسترسی پیدا کنند.
مثال:
Remortgaging can help homeowners access additional funds.
معنی فارسی کلمه remortgage
:
عملی در راستای گرفتن وام جدید بر روی دارایی به منظور پرداخت وام قبلی یا تأمین مالی جدید.