معنی فارسی remote-control
A2وسیلهای که برای کنترل از راه دور دستگاههای الکتریکی استفاده میشود.
A device that can operate another device from a distance.
- NOUN
example
معنی(example):
کنترل از راه دور به شما کمک میکند تا به راحتی کانالها را تغییر دهید.
مثال:
The remote-control helps you change channels easily.
معنی(example):
او یک کنترل از راه دور جدید برای تلویزیونش خرید.
مثال:
He bought a new remote-control for his television.
معنی فارسی کلمه remote-control
:
وسیلهای که برای کنترل از راه دور دستگاههای الکتریکی استفاده میشود.